یک صدا گفتیم:
((مرگ بر زمستان!))
وسپس همگی به خواب زمستانی فرو رفتیم
و برفهای لطیف
یخهای بلورین
و آسمان نقره ای را ندیدیم

زندگی

معلم گفت : (( ز ))
نیمی از شاگردان گفتند: ((زور))
و نیم دیگر گفتند : ((زنجیر ))
معلم گفت :(( ن ))
نیمی از شاگردان گفتند : (( نیستی))
ونیم دیگر گفتند:(( نارو))
معلم گفت :((د))
نیمی گفتند :(( دار))
و نیم دیگر ((درد)) تفسیر کردند.
معلم گفت:((گ))
نیمی از شاگردان((گرگ))
و نیم دیگر ((گناه)) تفسیر کردند.
معلم گفت :((ی))
شاگردان به جان هم افتادند
و پس از چندی تصمیم گرفتند معلم را بسوزانند. 

وبلاگ نویسی با اعمال شاقه(۱)

لعنت به این دیسکتا که من تا حالا ده مرتبه متن ریختم روشون و
آوردم کافی نت تا آپلود کنم هر دفعه دیسکت ذلیل مرده ویروسی 
بوده باز نشده...دیسکت هم دیسکتهای قدیم! 
اگه تونستم و بخت یاری کرد ...مشکلات وبلاگ نویسیمو براتون افشا خواهم کرد
به زودی...