ولی هر چه خواهد رسیدن به مردم
بر آن دل دهد هر زمانی گواهی
من این روز را داشتم چشم ازین غم
نبودست با روز من روشنایی
جدایی گمان برده بودم ولیکن
نه چندان که یکسو نهی آشنایی
به جرم چه راندی مرا از بر خود
گناهم نبودست جز بی گناهی
که دانست کز تو مرا دیدباید
به چندان وفا اینهمه بی وفایی
دریغا دریغا که آگه نبودم
که تو بی وفا در جفا تا کجایی
نگارا من از آزمایش بهایم
مرا باش تا بیش از این آزمایی
مرا خوار داری و بیقدر خواهی
نگر تا بدین خو که هستی نپائی
فرخی
نکته: اگه گفتی فرق وفا و جفا تو دل عاشق چیه؟
خب معلومه . هیچی!